کلیسای نوتردام در پاریس، فرانسه، از مهمترین نمونه های معماری گوتیک است. این سبک معماری در دوران میانهها در اروپا ظهور یافت و با سقفهای بلند، پنجره های بزرگ و الگوهای هندسی پیچیده شناخته میشود. نوتردام به عنوان یک نمونه برجسته از سبک گوتیک شناخته میشود.
زندگی نامه لوکوربوزیه Le Corbusier
ادوارد ژان نرت- گریس، معروف به لوکوربوزیه Le Corbusier، در تاریخ 6 اکتبر 1887 در شهر کوچک لشودفوند سوئیس، نزدیک مرز فرانسه، به دنیا آمد. وی علاقه زیادی به هنرهای تجسمی داشت و از یک شخص به نام چارلز لپلاتنیه، که معلم یک مدرسه هنرهای زیبای محلی بود، دریافتن مبانی هنر را آغاز کرد. این تجربه در رشتههای بعدی وی به عنوان یکی از بزرگترین معماران و طراحان دنیا تأثیرگذاری کرد.
او در ابتدا اولین ساختمانهای خود را در لشودفوند طراحی کرد، که متعلق به خودش بودند، این ساختمانها از جمله ویلا فالت، ویلا شوآب، و ویلا ژان نرت برای پدر و مادرش بودند. این خانهها با سبک معماری محلی طراحی شدند و با محیط طبیعی منطقه، به ویژه رشته کوههای آلپ، همخوانی داشتند.
لوکوربوزیه به دلیل تمایل به فرار از محدودیتهایی که در شهرش وجود داشت، به دورتا دور اروپا سفر میکرد. در حدود سال 1907 به پاریس مهاجرت کرد و در آنجا به مدت چند سال در دفتر دو معمار مشهور آن دوره، یعنی پیتر بهرنز و آگوست پرت که یکی از پیشگامان تولید بتن تقویت شده بود، کار کرد. در دورهای بین اکتبر 1910 و مارس 1911، به عنوان همکار پیتر بیرنس، معمار و طراح معروف آن زمان، در نزدیکی برلین فعالیت داشت و در آنجا با لودویگ میس واندر روهه، یک جوان معمار، آشنا شد. در این دوران، توانست آلمانی را به خوبی صحبت کند. هر دوی این تجربهها تأثیرات مهمی بر آینده حرفهای او داشتند.
لوکوربوزیه در اواخر سال 1911 به مناطق بالکان سفر کرد و تجربیات خود را در یونان و ترکیه نیز به دست آورد. دفترچهای از اسکیسها و نقشهها از معبد پارتنون در این سفر حاوی تأثیراتی بود که در طرحهای بعدیاش، به ویژه در کتاب “ورس اون آرکیتکچر” که در سال 1923 منتشر شد، به خوبی به نمایش گذاشت.
در سال 1916، در سن 29 سالگی، برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد و در سال 1920، از نام پدربزرگ مادری خود، لوکوربوزیه به عنوان نام مستعار خود استفاده کرد.
لوکوربوزیه در طراحیهای خود به شدت تحت تأثیر ساختار و سیستم شهری هر منطقه قرار گرفت و این به کارهای او جذابیت و ویژگیهای منحصر به فردی میبخشید. او همچنین عضو انجمن بینالمللی معماران مدرن شد.
او از اولین افرادی بود که در دوران خود تأثیر ماشین و افزایش تراکم جمعیت در شهرها را بیان کرد. او به این موضوع پرداخت که در آینده، شهرها به آپارتمانها و ساختمانهای بزرگی تبدیل خواهند شد که به طور مجزا، گویی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و پارکهایی خصوصی را دارند.
تئوریها و طرحهای او، به ویژه در صنف ساختمانسازان، به طور کامل پذیرفته میشدند، بهطوری که لوکوربوزیه اصرار داشت: “تمام ساختمانها باید به طور قانونی سفید باشند” و دیگر معماران نیز از این نظریه پیروی میکردند و از زیباسازیهای زیاد شدیداً منع میکردند. او همواره از ترکیبهای بزرگ و منظم در شهرها، با عباراتی که انسانها را در معابر پیادهروی شهر اذیت میکرد، حرف میزد. پلانهای شهری در کشورهایی مانند برزیل نیز بر اساس ایدههای او ایجاد میشدند.
آخرین آثار لوکوربوزیه به وضوح یک نمایانگر پیچیدگی فشارهای مدرنیته در زمان خود بوده و همزمان با حالتی استهزاگرانه و انتقادی به طراحیهای معماری شهری اش پرداخته است.
سوئیسیها با افتخار به لوکوربوزیه به عنوان یکی از معماران بزرگ کشور خود نگاه میکنند. این موضوع ممکن است برای کسانی که تاکنون او را به عنوان یک ملیت فرانسوی میشناختند، مسألهای شگفتانگیز باشد. با این حال، واقعیت این است که او، علیرغم فعالیتهای بسیار خود در کشور فرانسه، اهل سوئیس بوده و تصویر او و آثارش بر روی اسکناس 10 فرانکی سوئیسی قرار دارد.
این افتخار و تقدیر از وی به خاطر تأثیرات قابل توجهش در معماری مدرن و نگرشهای نوین به طراحی ساختمانی است. در تصویر اسکناس، لوکوربوزیه با عینک قاب مشکی شناخته میشود و پشت صفحه اسکناس نیز نمایی از ساختمان دادگاه عالی چندیگر در هندوستان، که بر مبنای تقسیمات مدولار طراحی شده، ظاهر میشود. این تصاویر نمایانگر ارتباط او با اصول مدولاری در طراحی معماری و تأثیرگذاری او در این زمینه هستند.
لوکوربوزیه، در طول مسیر حرفهای خود، از بتن به عنوان یکی از مهمترین مصالح ساختمانی مدرن به شکلی بینظیر استفاده کرد و طراحیهای او جهانی به معنای واقعی را تحت تأثیر قرار داد. او به تلاش برآمد تا زبانی مدرن و ریاضیاتی را به معماری وارد کند، با بهرهگیری از نظام مدولاری خلاقانه که بر مبنای دو مفهوم مهم، یعنی نسبت طلایی و دنباله اعداد فیبوناچی در ریاضیات ایجاد شده بود.
نظام مدولار وابسته به ارتفاع انسانی 83/1 متری را در نظر گرفت و نقاطی که تناسبات طلایی فیبوناچی در فواصلشان نسبت به یکدیگر وجود داشت، به عنوان نقاطی مهم در تناسبات انسانی معرفی کرد. این چهار نقطه شامل کف پا، ناف، نوک سر و نوک انگشتان دست در حال بلند کردن بودند و از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. به این تفاوت که میان فواصل مذکور تناسبات طلایی فیبوناچی وجود داشت و این مفهوم به صورت عملی واقعی در طراحیهای معماری وی پیادهسازی شد.
سبک معماری لوکوربوزیه
سبک معماری لوکوربوزیه، به عنوان یک نمایانگر برتر از معماری مدرن، در واقعه معماری مدرن به عنوان یک زمینه مهم باید بررسی شود.
معماری مدرن که به عنوان یک جریان گسترده و بینالمللی در قرن بیستم میلادی شناخته میشود، ریشههای تاریخی در شهر فلورانس ایتالیا دارد، حدود چهارصد سال پیش از ظهور معماری مدرن. اما معماری مدرن به عنوان یک مکتب معماری با اصول نظری متمحور بر افکار مدرن و ساختمانهایی که بر پایه این اندیشه طراحی شدهاند، در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت.
این جریان معماری در شهرهایی مانند شیکاگو، پاریس، برلین و وین شکل گرفت و باید توجه داشت که این معماری نقطه عطفی در تاریخ معماری غرب و جهان داشت. این اندیشه برای اولین بار، نه تنها سنت و تاریخ را به عنوان منبع الهام معماری کمتر ارزشمند میدانست، بلکه تمرکز را بر آینده و پیشرفت قرار داد و علم، فناوری و تحولات جهانی را به عنوان عناصر اساسی معماری تاکید کرد.
در حقیقت، معماری مدرن به سه دوره اصلی تقسیم میشود که شامل معماری مدرن اولیه، معماری مدرن متعالی و معماری مدرن متاخر میشود. هر یک از این دورهها نیز زیرمجموعهها و جریانهای خاص خود را دارند. اما باید تاکید کرد که معماری مدرن متعالی، بیشترین رشد و تاثیرگذاری را داشته و سبک معماری لوکوربوزیه به عنوان یکی از برجستهترین نمایندگان آن، در این دوره به وجود آمده و برجسته شده است.
در دوره معماری مدرن متعالی، که عمدتاً بین دو جنگ جهانی اول و دوم، به ویژه در دهههای 20 و 30 میلادی در اروپا و آمریکا ظهور کرد، معماری مدرن به اوج ابتکار و توسعه خود رسید. در این دوره از معماری مدرن اولیه، سبکهای تاریخی مانند نئوکلاسیک، رمانتیک و به خصوص التقاتی همچنان اهمیت داشتند و در غرب به عنوان سبکهای معمول و مورد استفاده قرار میگرفتند. با وجود وجود مکتب شیکاگو، که به مدت یک دوره نسبتاً کوتاه بیست ساله وجود داشت، هنوز هم سبکهای تاریخگرایی اهمیت خود را حفظ میکردند. در همین مدت، جنبش هنر نو نیز در اروپا بدون رقیب به مقام بلندی دست پیدا کرد و بسیاری از ساختمانهای مهم همچنان با استفاده از سبکهای تاریخی مختلف در اروپا ساخته میشدند.
با پایان جنگ جهانی اوّل و نیاز فوری به بازسازی و ساخت انبوه ساختمانها، تمایل به معماری مدرن به طور چشمگیری افزایش یافت. از این رو، استفاده از تکنولوژی به روز، مصالح مدرن، ساخت پیشساخته، تمرکز بر عملکرد، و دوری از سبکهای تاریخی با زیباییهای برجسته، به عنوان عناصری که به آن توجه میشد، ظهور کردند.
در این دوره معماری مدرن به عنوان سبک اصلی و حیاتی در غرب برجسته شد و تأثیر آن به عنوان یک سبک جهانی به اقصی نقاط جهان گسترش یافت.
یکی از مسائل بحرانی و بسیار مهم در دوره معماری مدرن متعالی، مترکز شدن بر مسائل صنعت، تولید صنعتی و تکنولوژی بود. تمام معماران بزرگ این دوره در نوعی با مسائل تکنولوژیک درگیر بودند. برخی از آنها، همانند لوکوربوزیه، تلاش کردند تا ترکیبی از تکنولوژی و عملکرد را به معماری جای دهند. در عین حال، معماران دیگر مثل والتر گروپیوس و میس ونده رو، که همفکران لوکوربوزیه بودند، تلاش کردند تا ارتباط معماری مدرن با گذشته و تاریخ گرایی را قطع کنند و به جای آن تکنولوژی و عملکرد را به عنوان منبع الهام معماری مطرح کنند. همچنین، گروهی دیگر نظیر فرانک لوید رایت و آلوار آلتو تأکید داشتند که از امکانات مدرن به منظور ایجاد یک معماری متناسب با طبیعت استفاده کنند.
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه
لوکوربوزیه شهرهای آینده را به عنوان مجموعههایی از ابرساختمانهای پرارتفاع و منحصر به فرد تصویر میکند. هر یک از این ابرساختمانها دارای چندین عملکرد متنوع هستند و به تعداد حدودی صد هزار نفر فرصت کار و زندگی را فراهم میکنند. در این بناهای بلند، مسکونیها، ادارات، فروشگاهها، مدارس، مراکز تجمع و تمامی امکانات یک محله بزرگ در دسترس ساکنان قرار دارند. ساکنان این مجتمعها از آلودگی هوا و صداهای ترافیک خودروها دور، به جای آن از نور خورشید و مناظر زیبایی که دور آنها ایجاد میشود، بهره میبرند.
لوکوربوزیه در تصمیم به طراحی ویلا ساووا در پو آسی شمال پاریس در سال 1928، عقاید خود درباره معماری مدرن را به تصویر کشید. او از تکنولوژی به عنوان منبع اصلی الهام خود استفاده کرد و پنج اصل بنیادین معماری مدرن را با یک رویکرد هنری و شاعرانه به طراحی ویلا اعمال کرد. با توجه به اعتقاد قبلی خود که خانه باید مانند یک ماشین برای زندگی عمل کند، این اصول را در این محیط زندگی ماشینی به طراحی ویلا ساووا انتقال داد. هدف اصلی این ساختمان، شبیه یک ماشین بی آلایش، فراهم کردن شرایط راحتی و آسایش برای انسان در محیط اطراف بود. ویلا ساووا به شکلی مسلط و واقع در مرکز محیط اطراف قرار گرفت تا بهترین تجربه زندگی را برای ساکنان فراهم کند.
فهرست مطالب
زندگی نامه: لوکوربوزیه
سبک معماری لوکوربوزیه
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه
کلیسای نوتردام
نیروهاى سایت
فرم جهت دار
مفاهیم نما
نور
دياگرام ارتباطی فضاها
سازماندهی
تعادل وتقارن
دياگرام عملكرد فضاها
تحليل نما
سلسله مراتب فضایی
حرکت
بررسی احجام پایه
هندسه پلان